داشتم سیگار میکشیدم
یه مرد میان سال اومد سمتم
گفت پسرم چرا سیگار؟ من پزشکم سیگار
عمر تو کم میکنه.
گفتم دکتری ؟ بنویس نسخه ای برام
امپولی برای تسکین دردام ...
قرصی برای فراموشی خاطراتم ...
شربتی برای شیرین کردن تلخیای روزگارم ...
سرمی برای راحت خوابیدن شبهام...
کرمی برای زخمام...
کپسولی برای دلتنگیم ...
و پرستاری برای تنهاییم ...
دکتر من مُردم از کدوم عمرم میخواد کم بشه..؟
لبخند تلخی زد وگفت :
.
.
رفیق سیگار اضافی داری؟